سفر تبریز
دختر طلای مامان خوبی عشقم الان که میتویسم چهارشنبه اخر شب هست سوم مهر ۹۸.یکهو یادم اومد چند وقته ننوشتم برات.عروسی عمه مهلا جون تموم شد و اون رو برات حتما پستش رو میزارم . چند وقت پیش پانزدهم شهریور دسته جمعی با مامان زهرا و بابا حسین مهربون و عمو مجید و عمه مرضیه رفتیم مسافرت.شهرهای تبریزو مشکین شهر و .... خیلی خوش گذشت و به تو که خیلی خیلی بیشتر و حسابی با دوستای کوچولوت بازی کردی.البته بماند که دعواهای بچه گانه هم کم نداشتین و ... اما خوب روی هم رفته عالی بود تعطیلی تاسوعا و عاشورا بود و شما با یک هفته ای که مامان زهرا جون از قبلش اومده بودن تهران حدودا دو هفته مهد نرفتی و استراحت کردی.قبل ترشم که با مسافرت عروسی و بودن مامان من دو...